یاس کبود

  • خانه 
  • تماس  
  • ورود 

تا ذهن را با خاطره درگیر می کرد

12 آذر 1403 توسط دل تنگ نجف

تا ذهن را با خاطره درگیر می کرد
ناگاه رنگ صورتش تغییر می کرد
خواب پریشان شبش را در خیالش
خوب و بدون درد و غم تعبیر می کرد
شان نزول آیه های چشم خود را
با روضه های مادرش تفسیر می کرد
گلهای روی بالش زیر سرش را
با اشکهای چشمهایش سیر می کرد
او داغ دیده در میان کوچه ای تنگ
داغی که یک تازه جوان را پیر می کرد
هر روز با خود زمزمه می کرد ای کاش
در کوچه دشمن چند لحظه دیر می کرد
یا کاش بعد از کوچه وقتی خانه آمد
میخِ کجِ در را خودش تعمیر می کرد
جعده، خیانت، زهر و اینها علتش نیست
روی جگر داغی دگر تاثیر می کرد
می خواست مادر را برد از کوچه اما
چادر به زیر پای دشمن گیر می کرد
آئینه ای یک دست را در قلب تابوت
مشت مهیب تیرها تکثیر می کرد

حسنی ها همگی غصه ی ممتـد دارند
چونکه از کوچه و در خاطره ی بد دارند
#صلی_الله_علیک_ياسيدناالمظلوم_يااباعبدالله_الحسين
سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، #دوشنبتون_امام_حسنی
#به_یاد_شهیدای مدافع حرم
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل الفرجهم

مطلب قبلی
مطلب بعدی
 نظر دهید »

موضوعات: بدون موضوع لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...

فید نظر برای این مطلب

دی 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30      

یاس کبود

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع
    • فاطمه اطهر(س)
  • علوم قرآن و حدیث
  • احکام
  • اخلاق و تربیت
  • شهدا
  • پزشکی
  • اعتقادی
  • مشاوره و سبک زندگی
  • مناسبت ها و مسائل روز

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس