چند روزی بیشتر، این خانه مادردار نیست
23 آذر 1402 توسط دل تنگ نجف
چند روزی بیشتر، این خانه مادردار نیست
چند وقتی میشود که مادرم هشیار نیست
فضه آرامش بکن، خونابه ها را جمع کن
این صدای سرفه های قبلی هربار نیست
روی این پیراهنش جای گلی افتاده است
خوب دقت کن ببین جای نوک مسمار نیست؟
خواست مویم را کند شانه ولی افسوس که
دید بازویش دگر این شانه را بردار نیست
تازه فهمیدم حسن روی دلش داغ چه بود؟
درد او جز درد سیلی و در و دیوار نیست
بازهم بابا رسید و مادرم بی حال بود
حق حیدر دیدن این صحنه های تار نیست
می نشیند کنج خانه، اشک میریزد علی
چند روزی بیشتر این خانه مادردار نیست
فاطمیه کربلا شبهای جمعه دیدنی ست
مادرت صاحب عزای ذبح اعظم می شود
#صلی_الله_علیک_ياسيدناالمظلوم_يااباعبدالله_الحسين
سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير،
#روزيتون_زیارت_كـربلای_مـعـلـی
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم