چشم من در پی دیدار تو سرگردان است
19 دی 1402 توسط دل تنگ نجف
چشم من در پی دیدار تو سرگردان است
و سرا پای وجودم ز غمت حیران است
خبر از حال تو آقا كه ندارم هرگز
لااقل از تب تو دیده ی من گریان است
به كجا خیمه زدی یوسف گم گشته ی من
بنگر از دوری تو حال دلم ویران است
گوشه چشمی كن و این سائل خود را دریاب
كه نگاه تو به این قلب سروسامان است
خوشبحال شهدا، یک شبه ره را رفتند
هركه شد همسفر تو، سفرش آسان است
روضه هایی كه به هر شام و سحر میخوانی
چون شرر بر جگر عالمیان سوزان است
بخوان دعای فرج را، زِ پشت پرده ی اشک
کـه یـار، چشم عنایت بـه چشم تر دارد
#صلی_الله_علیک_ياسيدناالمظلوم_يااباعبدالله_الحسين
سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، روزتون معطر بنام #اباعبدالله
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم