یاس کبود

  • خانه 
  • تماس  
  • ورود 

می نشینم گوشه ای و آهِ حسرت میکشم

08 اسفند 1402 توسط دل تنگ نجف

می نشینم گوشه ای و آهِ حسرت میکشم

گوشه چشمی از توراعمریست منّت میکشم

از ازل #قـالـوا_بلـی گفتم برای دیدنت

سالها بر دوش خود بارِ امانت میکشم

مهزیارت بی تو شد آواره، امّا بی تو من

این نفسهایِ کذایی را چه راحت میکشم

خوشبحالِ عاشقی که گفت با عجزونیاز

ناز چشمان تو را محض عبادت میکشم

عهد بستم باتو امّا نَفْس عهدم را شکست

اینچنین در وادیِ عصیان اسارت میکشم

تا که آقا سر به زانوی تو روزی جان دهم

روزوشب بر لوح دل نقش شهادت میکشم

در خیالاتم تجسّم میکنم رویِ تو را

رنجِ بسیاری از این طرزِ زیارت میکشم

باز هم یکسالِ دیگر باعثِ زحمت شدم

نیمه ی شعبان که میاید خجالت میکشم

نوید آمدن تو پیام امّید است

برای شیعه زمان ظهور تو، عید است

#صلی_الله_عليک_ياسيدناالمظلوم_يااباعبدالله_الحسين

سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام #اباعبدالله 

#به_یاد_شهدا

#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم

 

 نظر دهید »

هر که خوانش بیش، مهمانش، گدایش بیشتر

07 اسفند 1402 توسط دل تنگ نجف

هر که خوانش بیش، مهمانش، گدایش بیشتر 

هر کسی خیل گدایش بیش، جایش بیشتر 

کلّ فرزندان زهرا سفره‌دارند و کریم 

بینِ اولادِ کریمش؛ مجتبایش بیشتر

رزق دنیا درمی‌آید از تنور خانه‌اش

هر که نانش بیش، خیلِ بی‌نوایش بیشتر

هرچه پنهان‌تر بگیرد دست او دست مرا

پیش چشم خلق، میافتم به پایش بیشتر

تا نفس دارم به عشقِ او نفس خواهم کشید

بعدِ مرگم نیز، می‌میرم برایش بیشتر

کیمیای عشقِ او از خاک می‌سازد طلا 

خاکسارش می‌شود سهمِ طلایش بیشتر

هرچه دلها بیشتر از داغِ قبرش بشکند

می‌شود اندازه‌ی صحن و سرایش بیشتر

گریه‌کن‌هایش سزاوار قنوت مادرند

هر که اشکش بیشتر، رزق دعایش بیشتر

روضه‌ی موی سپیدش داغ ناموس خداست

از مدینه زخم خورد؛ از کوچه‌هایش بیشتر

هر شبی کابوس داغِ کوچه مهمانش شود

می‌شود فردای آن شب؛ های‌هایش بیشتر

باید به پای عشقِ حسن، جان فدا کنیم

در عمق سینه یک حَسَــنیه به پا کنیم

بایـد برای اینکه مُحِـبِ حسـن شدیم

روزی هـزار مـرتبه شکـر خـدا کنیم

#صلی_الله_علیک_ياسيدناالمظلوم_يااباعبدالله_الحسين

سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، #دوشنبتون_امام_حسنی

#به_یاد_شهدا

#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم

 

 نظر دهید »

عید آمد و دل از غم دیرینه شد آزاد

02 اسفند 1402 توسط دل تنگ نجف

عید آمد و دل از غم دیرینه شد آزاد

چشمم به دستان حسین بن علی افتاد

دارد در آغوشش عجب شهزاده ای زیبا

غرقِ طوافش ماه و خورشید و نسیم و باد

از دست اربابم رسید عیدی جانانی

ویرانه ی قلبِ منِ آشفته شد آباد

خَلقاً وَ خُلقاً مصطفی بود و محمد بود

در غالب حیدر درخشیده ست و شد ایجاد

ارباب من بابا شد و تقدیرِ خوش فرجام

دردانه ی خوش قد و بالایی به لیلا داد

لطف و کرم آورده با خود شبه پیغمبر

امشب گنهکارانِ بسیاری شوند آزاد

از بند عصیان، از اسارتهایِ نفسانی

با چشمهایش راهِ توبه میشود ایجاد

عرش برین با دست زهرا ریسه بندان شد

شاد است، چونکه شد حسینش صاحبِ اولاد

بر گوش عالم میرسد از دور شش گوشه

میلاد شهزاده علی اکبر مبارکباد

گر بنا هست مرا دست کسی بسپاری

بهتر آن است غلامِ #علی_اكبر باشم

#صلی_الله_علیک_ياسيدناالمظلوم_يااباعبدالله_الحسين

سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، ولادت با سعادت #شاهزاده_علی_اکبر علیه السلام و #روز_جوان مبارک باد. 🌸

#به_یاد_شهدا

#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم

 

 نظر دهید »

خنده حلال

01 اسفند 1402 توسط دل تنگ نجف

یه زنگ تفریح و یه خنده حلال ☺️

.

ﯾﻪ ﺭﻭﺯﻱ مردی ﺭﻓﺖ ﭘﯿﺶ ﻣﻼﯼ ﻭﻻﯾﺘﺸﻮﻥ ﻭ

 ﮔﻔﺖ : ﺯﻧﻢ ﻧﻤﺎﺯ ﻧﻤﯿﺨﻮﻧﻪ، ﭼﮑﺎﺭ ﮐﻨﻢ ؟؟؟؟ 

ﻣﻼ : ﺭﺍﺟﻊ ﺑﻪ ﻓﻀﻴﻠﺖﻫﺎﻱ ﻧﻤﺎﺯ ﺑﺮﺍﺵ ﺑﮕﻮ،

 ﺑﮕﻮ ﻛﻪ ﭼﻘﺪﺭ ﻧﻤﺎﺯ ﺭﻭﯼ ﺭﻭﺡ ﺁﺩﻡ ﺗﺎﺛﻴﺮ

 ﻣﺜﺒﺖ ﺩﺍﺭﻩ . 

مرد : ﮔﻔﺘﻢ، ﺧﻴﻠﻲ ﻫﻢ ﺯﻳﺎﺩ ﻭﻟﻲ ﻓﺎﯾﺪﻩ ﺍﯼ ﻧﺪﺍﺭﻩ !!! 

ﻣﻼ : ﻭﻋﺪﻩﻱ ﺧﺪﺍ ﺩﺭ ﻣﻮﺭﺩ ﺑﻬﺸﺖ ﻭ ﻧﻌﻤﺘﻬﺎﻱ

 ﺍﻭﻥ ﺭﻭ ﺑﺮﺍﺵ ﺑﮕﻮ ﻭ ﺑﮕﻮ ﮐﻪ ﺍﮔﻪ ﻧﻤﺎﺯ ﺑﺨﻮﻧﻪ 

ﭼﻪ ﭼﻴﺰﻫﺎﻳﻲ ﺗﻮﯼ ﺑﻬﺸﺖ ﺩﺭ ﺍﻧﺘﻈﺎﺭﺷﻪ 

مرد : ﮔﻔﺘﻢ ! ﺧﻴﻠﻲ ﻫﻢ ﺍﻏﺮﺍﻕ ﻛﺮﺩﻡ . 

ﻭﻟﻲ ﺑﻲﻓﺎﻳﺪﻩ ﺍﺳﺖ. 

ﻣﻼ : ﺍﺯ ﻫﻮﻝ ﻭ ﻭﺣﺸﺖ ﺟﻬﻨﻢ ﻭ ﺳﺨﺘﻴﻬﺎﻳﻲ ﻛﻪ

 ﺩﺭ ﺻﻮﺭﺕ ﻧﺨﻮﻧﺪﻥ ﺑﺎﯾﺪ ﺗﺤﻤﻞ ﮐﻨﻪ ﺑﺮﺍﺵ ﺑﮕﻮ. 

مرد : ﮔﻔﺘﻢ ﺧﻴﻠﻲ ﻫﻢ ﺯﻳﺎﺩ ﻭﻟﻲ 

ﺑﺎﺯ ﻫﻢ ﻓﺎﯾﺪﻩ ﺍﯼ ﻧﺪﺍﺷﺖ !!! 

ﻣﻼ ﺑﺎ ﻋﺼﺒﺎﻧﻴﺖ ﺁﺧﻪ ﺣﺮﻑ ﺣﺴﺎﺑﺶ ﭼﯿﻪ !؟ 

مرد : ﻫﻴﭽﻲ، ﻣﻴﮕﻪ ﺗﻮ ﺑﺨﻮﻥ ﺗﺎ ﻣﻨﻢ ﺑﺨﻮنم 

 نظر دهید »

برای از تو سرودن، زبان ما بسته‌ست

01 اسفند 1402 توسط دل تنگ نجف

برای از تو سرودن، زبان ما بسته‌ست

که در برابر تو، شعر، دست و پا بسته‌ست

به هر دری که زدم رو به تو گشوده نشد

دلم شکسته، فقط چشم بر دعا بسته‌ست

چگونه نور تو را پشت ابر باید دید؟

که اشک، راه تماشای چشم را بسته‌ست

برای یاس حیاط از تو گفتم و گل داد

چقدر غنچه به تو عاشقانه وابسته‌ست

«دلم قرار نمی‌گیرد از فغان بی‌تو»

که راه چاره ی ما بی‌قرارها بسته‌ست

تو آسمان و زمینی، تو نور و باران، تو…

چقدر از تو نشان هست و چشم ما بسته‌ست

عجیب خسته ام از روزهای غرق گناه

سه شنبه ها دلِ من حال #جمکران دارد

#صلی_الله_علیک_ياسيدناالمظلوم_يااباعبدالله_الحسين

سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، روزتون معطر بنام #اباعبدالله 

#به_یاد_شهدا

#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم

 نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 51
  • 52
  • 53
  • ...
  • 54
  • ...
  • 55
  • 56
  • 57
  • ...
  • 58
  • ...
  • 59
  • 60
  • 61
  • ...
  • 85
دی 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30      

یاس کبود

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع
    • فاطمه اطهر(س)
  • علوم قرآن و حدیث
  • احکام
  • اخلاق و تربیت
  • شهدا
  • پزشکی
  • اعتقادی
  • مشاوره و سبک زندگی
  • مناسبت ها و مسائل روز

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس