باز کن در به روی سائل هجراندیده
باز کن در به روی سائل هجراندیده
این منم، بندهی آلودهی خُسراندیده
پاک کن اشک مرا وُ بغلم کن یا رب
عبد سرخورده محبت ز کریمان دیده
دستم از دست تو وا شد که چنین گم شده ام
آنقَدَر رنج و بلا کودک گریان دیده
نَفسسرکش چه بلایی که نیاوَرد سرم
چهکسی مثل من اینگونه پشیمان دیده؟
چشمپوشی ز خطا، مسلک اهل کرم است
هرچه بد کرده گدا باز هم احسان دیده
غرق عصیان شده بودیم، که #زهرا آمد
#شیعه از #چادر او خِیرِ فراوان دیده
گرچه گیریم، #رضا ضامن ما خواهد شد
لطفها نوکـر از آقای خراسان دیده
زیرورو کن دل آلوده ی ما را، به #علی
ذکر او را لب ما آیه ی #قرآن دیده
پای ما را بکشانید به درگاهِ #نجف
این گدا بندگی اش را دمِ ایوان دیده
لحد آخر ما دست #امیر_نجف است
دفن ما را خودِ شاهنشهِ خوبان دیده
بیقراریم، به ما رزق #حرم را بدهید
نوکرش هرچه که دیده ست ز هجران دیده
آخرین جمعهی رمضان چشم به راهیم هنوز
تــا مگــر بــاد صبــا عطر تو آرد زِ حجاز
#صلی_الله_عليک_ياسيدناالمظلوم_يااباعبدالله_الحسين
سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، آدینتون معطر بنام #منتقم_خون_اباعبدالله
#به_یاد_شهیدان
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم