باران حریف اشک تو مولا نمی شود
15 دی 1402 توسط دل تنگ نجف
باران حریف اشک تو مولا نمی شود
شاهی غریب تر ز تو پیدا نمی شود
ارباب عالمی و نمی بینمت که چشم
غرق گناه گشته و بینا نمی شود
ترجیح میدهی که غریبانه سر کنی؟
باشد، ولی حبیب که تنها نمی شود
دلبر زیاد بود در این شهر بی فروغ
هر دلبری که یوسف زهرا نمی شود
رنگ ریا گرفته نفسهایمان، دریغ
باعهدوندبه این گره ها، وا نمیشود
آقاخودت دعای فرج رابخوان که این
زخم عمیق بی تو مداوا نمی شود
پرونده ام سیاه و دلـم روسیاه تر
بی اذنتان که نامه ام امضا نمی شود
این جمعه از حوالی قلبم عبور کن
یک شب بمان کنار ما، آیا نمی شود
ای کاش درکنارحرم، صبح جمعه ای
تو بر #حسین گریه کنی، ما برای تو
#صلی_الله_علیک_ياسيدناالمظلوم_يااباعبدالله_الحسين
سلام عليكم و رحمة الله
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم