ادامه داستان حضرت موسی علیه السلام
✅4⃣ پنجمین جایی که خداوند حضرت موسی علیه السلامرا حفظ کرد و از امدادهای غیبی دیگر اینکه یوکابد سه ماه مخفیانه به حضرت موسی علیه السلام شیر داد و در این مدت هیچ گاه حضرت موسی علیه السلام گریه نکرد تا جاسوسان باخبر بشوند
✅5⃣ مادر حضرت موسی علیه السلام (یوکابد) تصمیم گرفت برود پیش نجار تا برای نوزادش کشتی بسازد (نجار هم از طرفداران فرعون بود)و از آنجایی که مادر حضرت موسی علیه السلام زبانش به دروغ عادت نکرده بود در جواب سوال نجار که گفت کشتی را برای چی میخواهی گفت: من از بنی اسرائیلم،نوزاد پسری دارم میخواهم نوزادم را در آن مخفی بکنم
نجار مصرى تا این سخن را شنید، تصمیم گرفت این خبر را به جالادان برساند، به سراغ آنها رفت، ولى آنچنان وحشت عظیمى بر قلبش مسلط شد که زبان از سخن گفتن باز ایستاد،✅ میخواست با اشاره دست، مطلب را بازگو کند، مأمورین از حرکات او چنین برداشت کردند که یک آدم مسخره کننده است، او را زدند و از آنجا بیرون نمودند.👏 او وقتیکه حالت عادى خود را بازیافت، یک بار دیگر براى گزارش پیش جلادان رفت، باز مانند اول زبانش گرفت و این موضوع سه بار تکرار شد، او وقتیکه به حال عادى بازگشت، فهمید که در این موضوع، یک راز الهى نهفته است، صندوق را ساخت و به مادر حضرت موسی علیه السلام تحویل داد.✅👏
👌👌👌نکته خییییییلی مهم👇👇
✅این خیلی خوبه که انسان پیامهای خدا را بفهمه و وقتی فهمید قبول کنه خدا هم به فرعون با خواب میخواست بفهمونه که داری اشتباه میروی اما فرعون بجای تسلیم و برگشت به مسیر انسانیت مقابله کرد،👌بعضی وقتها خداوند یه موانعی را جلویی پای ما گذارد که ما بیدار بشویم وتلنگر بخوریم ولی متاسفانه ما از روی آن میپریم. مطابق بعضى از روایات، این نجار همان حزقیل یا حزبیل بود که همین حادثه موجب شد به موسى علیه السلام ایمان آورد و بعدها به عنوان مؤمن آل فرعون شاناخته گردید که ایمان خود را پنهان میکرد( که در سوره غافر آیه 18:و قال رجل مومن من آل فرعون یکتم ایمانه ….. مردی از خاندان آل فرعون که ایمانش را پنهان میداشت گفت .