یاس کبود

  • خانه 
  • تماس  
  • ورود 

دست کم یک روز در هفته فکر کنید همسر شما مهمانتونه

05 فروردین 1404 توسط دل تنگ نجف

دست کم یک روز در هفته فکر کنید همسر شما مهمانتونه ❗️❗️بله مهمان❗️❗️اشکالی داره؟؟
تمام هنرهاتونو براش بروز بدید 👌🌺

به خدا گناه دارن… اونا زحمت میکشن مواد غذایی میخرن ، ولی ما بیشتر هنرهامونو برای غریبه ها بروز میدیم!‏

همسر شما شایسته ترین فرد برای شناخت هنرهای شماست »

یادتون نره عزیزترین مهمان شما در خانه همسر شماست ! گر چه که صاحب خان

‌

‌‌‌ ‌ ┈┈•°.⤳❁ ♥️ ❁⬿.°•┈┈

 نظر دهید »

ادامه داستان حضرت موسی علیه السلام

05 فروردین 1404 توسط دل تنگ نجف

✅4⃣ پنجمین جایی که خداوند حضرت موسی علیه السلامرا حفظ کرد و از امدادهای غیبی دیگر اینکه یوکابد سه ماه مخفیانه به حضرت موسی علیه السلام شیر داد و در این مدت هیچ گاه حضرت موسی علیه السلام گریه نکرد تا جاسوسان باخبر بشوند

✅5⃣ مادر حضرت موسی علیه السلام (یوکابد) تصمیم گرفت برود پیش نجار تا برای نوزادش کشتی بسازد (نجار هم از طرفداران فرعون بود)و از آنجایی که مادر حضرت موسی علیه السلام زبانش به دروغ عادت نکرده بود در جواب سوال نجار که گفت کشتی را برای چی میخواهی گفت: من از بنی اسرائیلم،نوزاد پسری دارم میخواهم نوزادم را در آن مخفی بکنم
نجار مصرى تا این سخن را شنید، تصمیم گرفت این خبر را به جالادان برساند، به سراغ آنها رفت، ولى آنچنان وحشت عظیمى بر قلبش مسلط شد که زبان از سخن گفتن باز ایستاد،✅ میخواست با اشاره دست، مطلب را بازگو کند، مأمورین از حرکات او چنین برداشت کردند که یک آدم مسخره کننده است، او را زدند و از آنجا بیرون نمودند.👏 او وقتیکه حالت عادى خود را بازیافت، یک بار دیگر براى گزارش پیش جلادان رفت، باز مانند اول زبانش گرفت و این موضوع سه بار تکرار شد، او وقتیکه به حال عادى بازگشت، فهمید که در این موضوع، یک راز الهى نهفته است، صندوق را ساخت و به مادر حضرت موسی علیه السلام تحویل داد.✅👏

👌👌👌نکته خییییییلی مهم👇👇

✅این خیلی خوبه که انسان پیامهای خدا را بفهمه و وقتی فهمید قبول کنه خدا هم به فرعون با خواب میخواست بفهمونه که داری اشتباه میروی اما فرعون بجای تسلیم و برگشت به مسیر انسانیت مقابله کرد،👌بعضی وقتها خداوند یه موانعی را جلویی پای ما گذارد که ما بیدار بشویم وتلنگر بخوریم ولی متاسفانه ما از روی آن میپریم. مطابق بعضى از روایات، این نجار همان حزقیل یا حزبیل بود که همین حادثه موجب شد به موسى علیه السلام ایمان آورد و بعدها به عنوان مؤمن آل فرعون شاناخته گردید که ایمان خود را پنهان میکرد( که در سوره غافر آیه 18:و قال رجل مومن من آل فرعون یکتم ایمانه ….. مردی از خاندان آل فرعون که ایمانش را پنهان میداشت گفت .

 نظر دهید »

آقا بیا که بی تو پریشان شدن بس است

05 فروردین 1404 توسط دل تنگ نجف

آقا بیا که بی تو پریشان شدن بس است
از دوری تو پاره گریبان شدن بس است
کنعان دل، بدون تو شادی پذیر نیست
یوسف! ظهور کن که پریشان شدن بس است
یعقوب دیده ام چه قَدَر منتظر شود؟
یعنی مقیم کلبه ی احزان شدن بس است
موی سپید و بخت سیاه مرا ببین
دیگر بیا که بی سروسامان شدن بس است
تا کی گناه پشت گناه #ایها_العزیز؟
تا کی اسیر لذّت عصیان شدن؟ بس است
خسته شدم از این همه بازی روزگار
مغلوب نفس خاطی و شیطان شدن بس است
سرگرم زندگی شدنم را نگاه کن
بر سفره های غیر تو مهمان شدن بس است
یک لحظه هم اجازه ندادی ببینمت
گفتی برو که دست به دامان شدن بس است
باشد قبول میروم امّا دعای تو
در حقّ من برای مسلمان شدن بس است
دست مرا بگیر که عبدی فراری ام
دست مرا بگیر، گریزان شدن بس است
اِحیا نما در این شب اَحیا دل مرا
دلمردگی و این همه ویران شدن بس است
آقا بیا به حقّ شکاف سر علی
از داغ هجرت آتش سوزان شدن بس است

مگـر این شام فـراق تو ندارد سحـری؟
خون شد از دوری رویت دل ما، #مهدی_جان
#صلی_الله_علیک_ياسيدناالمظلوم_يااباعبدالله_الحسين
سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام #اباعبدالله
#به_یاد_شهدا
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم

 نظر دهید »

خدایا

04 فروردین 1404 توسط دل تنگ نجف

خدایا
شب قدر است و قدر این شب را تو میدانی
به قدرم ننگر…
به قدر خویش عطا کن… 🙏

التماس دعا

 نظر دهید »

ادامه داستان حضرت موسی علیه السلام

04 فروردین 1404 توسط دل تنگ نجف

✅4⃣ پنجمین جایی که خداوند حضرت موسی علیه السلامرا حفظ کرد و از امدادهای غیبی دیگر اینکه یوکابد سه ماه مخفیانه به حضرت موسی علیه السلام شیر داد و در این مدت هیچ گاه حضرت موسی علیه السلام گریه نکرد تا جاسوسان باخبر بشوند

✅5⃣ مادر حضرت موسی علیه السلام (یوکابد) تصمیم گرفت برود پیش نجار تا برای نوزادش کشتی بسازد (نجار هم از طرفداران فرعون بود)و از آنجایی که مادر حضرت موسی علیه السلام زبانش به دروغ عادت نکرده بود در جواب سوال نجار که گفت کشتی را برای چی میخواهی گفت: من از بنی اسرائیلم،نوزاد پسری دارم میخواهم نوزادم را در آن مخفی بکنم
نجار مصرى تا این سخن را شنید، تصمیم گرفت این خبر را به جالادان برساند، به سراغ آنها رفت، ولى آنچنان وحشت عظیمى بر قلبش مسلط شد که زبان از سخن گفتن باز ایستاد،✅ میخواست با اشاره دست، مطلب را بازگو کند، مأمورین از حرکات او چنین برداشت کردند که یک آدم مسخره کننده است، او را زدند و از آنجا بیرون نمودند.👏 او وقتیکه حالت عادى خود را بازیافت، یک بار دیگر براى گزارش پیش جلادان رفت، باز مانند اول زبانش گرفت و این موضوع سه بار تکرار شد، او وقتیکه به حال عادى بازگشت، فهمید که در این موضوع، یک راز الهى نهفته است، صندوق را ساخت و به مادر حضرت موسی علیه السلام تحویل داد.✅👏

 نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 24
  • 25
  • 26
  • ...
  • 27
  • ...
  • 28
  • 29
  • 30
  • ...
  • 31
  • ...
  • 32
  • 33
  • 34
  • ...
  • 206
دی 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30      

یاس کبود

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع
    • فاطمه اطهر(س)
  • علوم قرآن و حدیث
  • احکام
  • اخلاق و تربیت
  • شهدا
  • پزشکی
  • اعتقادی
  • مشاوره و سبک زندگی
  • مناسبت ها و مسائل روز

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس