علّت قتل و ترور حضرت سلام اللّه عليه
🔆علّت قتل و ترور حضرت سلام اللّه عليه
پس از جريان جنگ صفّين و تحميل ابو موسى اءشعرى براى حَكَميّت ؛ و بعد از به وقوع پيوستن جنگ نهروان با خوارج ، سه نفر از بزرگان خوارج كه حضرت علىّ عليه السلام را تكفير كرده بودند تصميم گرفتند تا به عنوان خونخواهى ، سه نفر از واليان و سران حكومتى را ترور نمايند.
يكى عبدالرّحمن بن ملجم مرادى بود كه ترور اميرالمؤ منين ، امام علىّ عليه السلام را در كوفه ؛ و ديگرى بَرك بن عبدالله كه او ترور معاويه را در شام ؛ و سوّمين نفر عمر بن بكر، ترور عمرو بن عاص را در مدينه به عهده گرفت .
و بعد از آن كه هر سه منافق هم قسم شدند كه يا كشته شوند يا هدف شوم خود را به اجراء درآورند، هر كدام به سوى هدف مورد نظر خود رهسپار شدند.
و عبدالرّحمن پس از آن وارد كوفه شد، روزى در يكى از كوچه هاى كوفه زنى را به نام قُطّام كه پدرش در جنگ نهروان كشته شده بود ملاقات كرد.
و چون قطّام زنى بسيار زيباروى و خوش اندام بود؛ و عبدالرّحمن نيز از قبل مذاكراتى با او براى خواستگارى كرده بود، پس شيفته جمال او گرديد و نسبت به آن اظهار عشق و علاقه نمود؛ و سپس پيشنهاد ازدواج به قطّام داد.
قطّام در پاسخ گفت : در صورتى با پيشنهاد تو موافقت مى كنم كه سه هزار درهم و يك غلام مهريه ام قرار دهى ، مشروط بر آن كه علىّ ابن ابى طالب را نيز به قتل برسانى .
عبدالرّحمن براى امتحان قطّام گفت : دو شرط اوّل را مى پذيرم ؛ ليكن مرا از قتل علىّ معاف دار.
قطّام گفت : خير، چون شرط سوّم از همه مهم تر است ؛ و اگر مى خواهى به كام و عشق خود برسى ، بايستى حتما انجام پذيرد.
عبدالرّحمن وقتى چنين شنيد، گفت : من به كوفه نيامده ام ، مگر به همين منظور.(63)
پس از آن ، قطّام هر ساعت خود را به شكلى آرايش و زينت مى كرد و در مقابل عبدالرّحمن به طنّازى و عشوه گرى مى پرداخت تا آن كه او را بيش از پيش دلباخته خود نمايد.
و چون آتش عشق و شهوت عبدالرّحمن شعله ور گشته و فزونى يافت ؛ و نيز زمان موعود با هم پيمانانش فرا رسيد، آن ملعون شمشيرى مسموم همراه خود برداشت ؛ و سحرگاه به مسجد كوفه وارد گشت .
و هنگامى كه نماز صبح به امامت حضرت علىّ عليه السلام شروع شد، عبدالرحمن پشت سر امام ايستاد؛ و هنگامى كه سر از سجده برمى داشت ناگهان عبدالرّحمن فريادى كشيد و با شمشير بر فرق مقدّس آن امام مظلوم فرود آورد و گريخت .
در همين لحظه امام عليه السلام اظهار داشت : ((فُزْتُ وَرَبِّ الْكَعْبَةِ)) يعنى ؛ قَسَم به پروردگار كعبه ، رستگار و سعادتمند شدم .
بعد از آن ، حضرت را با فرق شكافته و بدن خونين به منزل آوردند؛ و پزشكان بسيارى جهت معالجه آن حضرت آمدند، يكى از آنان پزشكى بود به نام اءثير بن عمرو سكونى ، كه بر بالين حضرت وارد شد؛ و شروع به مداوا گرديد.
اطرافيان و اعضاء خانواده حضرت ، اطراف بستر آن بزرگوار حلقه زده بودند و با حالتى نگران چشم به پزشك دوخته كه آيا چه مى گويد؛ و نتيجه چه خواهد شد.
پس از آن كه پزشك نگاهى به جراحت آن حضرت كرد، گفت : گوسفندى را ذبح نمائيد و سفيدى جگر ريه آن را تا سرد نشده ، سريع بياوريد.
وقتى آن را آوردند، پزشك رگ ميان سفيدى را بيرون آورد و ميان شكاف سر آن حضرت قرار داد؛ و لحظه اى درنگ نمود، در حالتى كه تمامى افراد در انتظار نتيجه ، لحظه شمارى مى كردند.
سپس شكاف سر را باز كرد و رگ را خارج نمود؛ با نگاهى به آن خطاب به حضرت كرد و عرضه داشت : اى اميرالمؤ منين ! اگر وصيّتى دارى بفرما، چون متاءسّفانه زخم شمشير و زهر آن به مغز سر اصابت و سرايت كرده ؛ و راهى براى معالجه آن نيست .
لذا حضرت به فرزندش امام حسن مجتبى عليه السلام فرمود: پسرم ! اگر من خوب شدم ، خودم آنچه را كه صلاح بدانم با عبدالرّحمن انجام مى دهم .
و چنانچه خوب نشدم و از دنيا رفتم ، سعى كنيد به او سخت نگيريد و در قصاص تجاوز نكنيد، چون او يك ضربت شمشير زده است شما هم حقّ نداريد بيش از يك ضربت به او بزنيد.
📚أعيان الشّيعة : ج 1، ص 532.
مادرانه
مادری را دوست دارم چون نامش به نام شما پیوند میخورد. چه زود مادر شدی، کودک که بودی پدرت مادر خطابت میکرد. و چه زود راهی خانه همسر شدی و مادری دردانههای خلقت را تجربه کردی.
😭 مادر جان! هر وقت از دنیا و مافیهایش خسته میشوم دست به دامان چادرت میشوم، چراکه شما مادر ما هم هستی و مهر مادریات چقدر با لطافت قلبم را جلا میدهد.
🌹فقط نه سال با همسرت زندگی کردی اما در همین سالهای کوتاه، چهار دردانه به دنیا هدیه دادی و پنجمی را … .
💎چه بگویم که مادر بودی، معلم زنان هم بودی.
مادر بودی، در اجتماع هم فعالیت سیاسی میکردی.
✨مادر بودی، شب تا صبح آنقدر عبادت میکردی که پاهایت ورم میکرد.
مادر بودی، بهترین همسر هم بودی.
مادر بودی، … .
مادرجان! از کودکی به ما گفتند شما الگوی ما هستی، به حق دردانه هایت، مادر بودن، فرزند آوری و همسری را شما به ما یاد بده.
❤️یا زهرا ادرکنی
شهادت

سواد رسانهای واجبتر از نان شب...!
👌 سواد رسانهای واجبتر از نان شب…!
📌 امروزه تلویزیون، فیلم ها ،موسیقی ها، اینترنت و بازی های رسانه ای
قویترین قصه گویان فرهنگی ما هستند،
در حالی که در چند نسل پیش
خانواده و دوستان،
قصه گویان فرهنگی ما بوده اند…
👈 پیام های رسانه ای اخلاق، رفتار و افکار و همچنین اقدامات ما را تحت تاثیر قرار میدهند و همه ما به راحتی تحت تاثیر تبلیغات، اخبار، موسیقی و سایر موارد رسانه ای قرار میگیریم.
🔺به همین علت رسانه ها میتوانند
یک فرهنگ درست یا اشتباه را در جامعه ایجاد کنند؛
🔻به همین دلیل است که رسانه ها یک نیروی فرهنگی قدرتمند در جامعه هستند…
📌رسانه ها یک دنیای سرگرم کننده و لذت بخش می سازند که این دنیای فانتزی ممکن است بر اساس کارهای ضد اجتماعی و یا حتی خطرناک باشد؛
به عنوان مثال میتوان به تبلیغاتی اشاره کرد که در آن همه ی مشکلات با خرید یک محصول حل می شود!
می توان گفت که این تخیلی است که دنیای تبلیغات برای مخاطب می سازد؛
داشتن «سواد رسانه ای» کمک می کند که مردم، دنیای خیالی سازنده را به راحتی بشناسند و آن را با واقعیت ادغام نکنند…
✅ یادمان باشد:
سازندگان رسانه برای انتقال پیام های خاص تلاش میکنند،
این افراد هستند که می توانند پیامها را دریافت و بر اساس «تجربیات و اعتقادات و سوادی» که دارند به صورتی متفاوت تعبیر کنند.
🔽 #سواد_رسانه_و_فضای_مجازی